رهرو
64 subscribers
21 photos
1 video
7 files
54 links
گاه انتشارات یک رهرو
@mostafaasadi
www.ma73.ir
Download Telegram
پروژه کوچکی برای سنجش و واکنش نسبت به میزان رطوبت و دمای محیط با سنسور DHT بر روی رزبری‌پای نوشتم که روی گیتهاب هم در دسترس است
https://github.com/mostafaasadi/sensoria
شهید مطهری می‌گوید
«... می‌گویند: در همان گرماگرم روز عاشورا كه می‌دانیم مجال نماز خواندن هم نبود و امام نماز خوف خواند، امام فرمود حجله‌ی عروسی راه بیندازید، من می‌خواهم عروسی قاسم را با یكی از دخترهایم، لااقل شبیهش هم شده، در اینجا ببینم. (حالا قاسم یک بچه‌ی سیزده ساله است) چرا؟ آخر آرزو دارم، آرزو را كه نمی‌توانم به گور ببرم. شما را به خدا ببینید، یک حرفی است كه اگر به زن دهاتی بگویی، به او بر می‌خورد. گاهی از یک افراد خیلی سطح پایین [می‌شنویم كه] من آرزو دارم عروسی پسرم را ببینم، عروسی دخترم را ببینم. حالا در یک چنین گرماگرم زدوخورد كه مجال نماز خواندن نیست، می‌گویند حضرت فرمود كه من در همین جا می‌خواهم دخترم را برای پسر برادرم عقد كنم و یک شكل عروسی هم شده است در اینجا راه بیندازم. یكی از چیزهایی كه از تعزیه خوان های قدیم ما هرگز جدا نمی‌شد، عروسی قاسم بود، قاسم نوكدخدا، یعنی نوداماد، قاسم نوداماد؛ در صورتی كه این قضیه در هیچ كتابی از كتاب‌های تاریخی معتبر وجود ندارد.
این مرد عالم، حاجی نوری، می گوید: اول كسی كه این [قضیه ] را در كتابش نوشته است، ملا حسین كاشفی بوده در كتابی به نام «روضة الشهداء» و اصل قضیه دروغ و صددرصد دروغ است»
محدث نوری از كسانى است كه اين داستان را مردود مى‌شمرد و مى‌نويسد: «... از جمله آن‌ها است قصه عروسى كه قبل از روضه در هيچ كتابى ديده نشده، از عصر شیخ مفید تا آن عصر كه بحمدالله مؤلفات اخبار ايشان در هر طبقه فعلًا موجود و ابداً اسمى از آن در آن كتب برده نشده است. چگونه مى‌شود قضيه به اين عظمت و قصه چنين آشكارا محقق و مضبوط باشد و به نظر تمام اين جماعت نرسيده باشد، حتى مثل ابن شهرآشوب كه تصريح كرده‌اند كه هزار جلد مناقب نزد او بود و علاوه بر آن‌كه به مقتضاى تمام كتب معتمده سالفه مؤلفه در فن حدیث و انساب و سيره نتوان براى حضرت سيدالشهدا (عليه‌السلام) دختر قابل تزويج بى‌شوهرى پيدا كرد كه اين قصه قطع نظر از صحت و سقم آن به حسب نقل وقوعش ممكن باشد. و اما قصه زبيده و شهربانو و قاسم ثانى در خاك رى و اطراف آن‌كه در السنه عوام دائر است پس آن از خيالات واهيه است كه بايد در پشت كتاب رموز حمزه و ساير كتاب‌هاى مجعوله نوشت و شواهد كذب بودن او بسيار است و تمام علماى انساب متفقند كه قاسم بن الحسن (عليه‌السلام) عقب -فرزند- ندارد...» آن‌گاه ادامه مى‌دهد «...و اگر علاوه بر آن مضمون آن خبر بى‌پايه خلاف امور عاديه باشد و بحسب عادت نشود آن را باور كرد ... البته سستى و ضعف به غايت خواهد رسيد و چون اين رقم اخبار ضعيفه بى‌اصل و مأخذ با اين اسباب وهن در كتابى جمع شود به جهت اغراض فاسده مثل اظهار كثرت تتبع و اطلاع و آوردن مطالب تازه و برترى بر مقاتل سابقه مسنائى (ظاهراً به معناى افسار است و معانى ديگر آمده كه منظور اينجا بهانه است.) براى اين مذهب پيدا شود كه نتيجه واضحه و ثمره ظاهره آن وهنى باشد عظيم بر مذهب و ملت جعفریه و سپردن اسباب سخريه و استهزا و خنده به دست مخالفين و قياس كردن ايشان ساير احاديث و منقولات اماميه را با اين اخبار موهونة و قصص كاذبه تا كار به آنجا رسد كه در كتب خود نوشته‌اند كه شیعه بيت كذب است، و اگر كسى منكر شود، كافى است ايشان را براى اثبات اين دعوى آوردن كتاب مقتل معروف را به ميدان چه رسد به نظاير آن...»
و نيز محدث قمی در اين‌باره مى‌نويسد: مخفى نماند كه قصه دامادى جناب قاسم (عليه‌السلام) در کربلا و تزويج او فاطمه بنت الحسین (عليه‌السلام) را صحت ندارد، چه آن‌كه در كتب معتبره به نظر نرسيده، و به علاوه آن‌كه حضرت امام حسين را دو دختر بوده ... يكى سكينه كه زوجه عبدالله بود و يكى فاطمه كه زوجه حسن مثنّى بوده...»
علامه مجلسی می‌گوید که در نقل ماجرای عروسی قاسم به مدارک معتبر متکی نبوده است، منشأ این حکایت دو کتاب است: یکی منتخب المراثی که بهترین تألیفات به زبان عربی می‌باشد و نویسنده آن شیخ فخرالدین طریحی صاحب مجمع البحرین است و دیگری روضة الشهداء نوشته ملاحسین کاشفی صاحب انوار سهیلی است؛ این کتاب اولین مَقتلی است که به فارسی نوشته شده است
نگاه، برنامه‌ای کوچک برای گرفتن اسکرین‌شات از صفحات وب است
https://github.com/mostafaasadi/negah
Forwarded from مُتَرَصِّدْ
«مرحوم شریعتی مهمترین کارش این بود که تفکر و اندیشه اسلامی را در سطح جوانان به صورت بسیار وسیعی مطرح کرد اما آن عمق فکری گرایش به اسلام که انتظار دارد انسان و یک عده گرویده به تفکر اسلامی، در قلمرو کارهای وی به شکل شایانی وجود ندارد، یعنی در بسیاری از موارد آن تفکر مذهبی که پخش می‌شد یک تفکر عمیقی نبود، یعنی یک ایمان قوی در مستمع به وجود نمی‌آورد، اما در بعضی از موارد یک تفکر عمیقی به وجود می‌آورد و در بسیاری از موارد هم حداقل این بود که زمینه‌ای برای تعقیب تفکرات اسلامی و علاقه به فهم اسلامی در افراد زنده می‌شد و بعد از آن کار به روی مسائل اسلامی شروع می‌شد.»
[امام خامنه‌ای مدظله‌العالی]
Forwarded from مُتَرَصِّدْ
پس از انتشار کتاب «اسلام شناسی» دکتر شریعتی، شهید مطهری در نقدی نسبت به آن نوشت: «این جزوه مانند غالب نوشته‌های نویسنده از نظر ادبی و هنری اعلی است و از نظر علمی متوسط است و از نظر فلسفی کمتر از متوسط و از نظر دینی و اسلامی صفر است.»
Forwarded from مُتَرَصِّدْ
«هدف این جزوه (حسین وارث آدم - دکتر شریعتی) که در زیر لفافه بیان شده است و به تعبیر خود جزوه، نویسنده خواسته است «تمام عقده‌‏ها و عقیده‌‏های خود را در این جزوه بگوید» ... نوعی توجیه تاریخ است براساس مادی مارکسیستی، نوعی روضه مارکسیستی است برای امام حسین که تازگی دارد.
... در این جزوه به طورکلی کلمه آدم یا انسان، سمبل انسان سوسیالیست است و توحید جهان توجیه توحید و وحدت جامعه است کمااینکه شرک اعتقادی سایه‌‏ای است از شرک و ثنویت حیات. با این بیان بار دیگر جنبه مارکسیستی جزوه روشن می‏شود که وجدان هرکس را مولود و انعکاسی از وضع اجتماعی او می‏دانند و می‏تواند مبین نظر دورکهایم باشد نه نظر کارل مارکس.
آنچه در این جزوه به چشم نمی‏خورد شخصیت امام حسین و آثار نهضت اوست.
مبنای جزوه بر این است که در جامعه طبقاتی همه تلاشها بی‏حاصل است. انقلابیون تاریخ، وارث آدم یعنی انسان اشتراکی می‏باشند و قیامشان برای حق بوده و حق یعنی عدالت، برابری، یعنی اشتراکیت.
امام حسینِ این جزوه همان امام حسین مظلوم و محکوم روضه خوان‌هاست که هیچ نقشی در تاریخ ندارد، با این تفاوت که امام حسینِ روضه خوان‌ها لااقل سفره گریه‌‏ای برای توشه آخرت پهن کرده و امام حسینِ این جزوه -به وسیله روضه‏‌ها و گریه‌‏ها- ابزاری است در دست جناح حاکم برای بهره کشی طبقه محکوم.
در این جزوه معبد همیشه در کنار قصر و دکان، و روحانی همواره در کنار حاکم و سرمایه‌‏دار [است‏]، و البته آنچه در کنار است معبد است -نه خصوص کلیسا و یا دیر و صومعه و یا کنشت و یا بتخانه- که شامل مسجد هم می‏شود. طبعاً تکلیف روحانی هم روشن است.
[شهید مطهری - حماسه حسینی - ج۲ - ص ۲۵۵-۲۵۷]
🔗 به امید خدا، بر طبق سنت همه این سال‌ها، این روزها هم دوره لینوکس را با دانشجویان دانشگاه شهید چمران خواهیم داشت
Forwarded from مُتَرَصِّدْ
درباره «روز اول» از «صد و نهم» امیرخانی
درباره یادداشت نویسنده مورد علاقه‌ام؛ امیرخانی.
امیرخانی نویسنده‌ای عالی است، داستان خوب می‌نویسد، اغلب زاویه نگاه نو و قابل توجهی دارد، جستارهای تحلیلی خوبی می‌نویسد، متعهد هم هست، هم به اسلام هم انقلاب، ولی همه این‌ها او را از خطای فکری مصون نگه نمی‌دارد.
از ابتدا با عملگرایی شروع می‌کند، خود را عملگرا می‌خواند، اولین پرسش همین است که عملگرایی به چه تعریفی و مفهومی؟ عملگرا در مقابل چه چیزی؟ عملگرایی فرانسیس بیکن؟ عملگرایی پراگماتیسم؟ منظور عملگرایی فایده‌نگر است یا منظور واقع‌نگری و مصلحت‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سنجی است؟ گنگ است.
روزها نوشته‌اند، که چقدر اکثر روزها با ایشان موافقم و بعضی روزها نقد دارم ولی تفاوت مهم و اساسی نگاه بنده و آقای امیرخانی در روز اول است.
در «روز اول» اگر به انتهای روز برویم می‌گوید «من نه فقط با گشت ارشاد حجاب که با گشت ارشاد خمس و نماز و روزه و... هم مخالف‌م و هر اجباری در آن‌ها اکراه در دین می‌دانم. اگر چه شخصا به حجاب و خمس و... معتقد باشم!»
متاسفانه آقای امیرخانی اولین روزشان را با تفسیری اینستاگرامی از «لا اکراه فی الدین» به پایان می‌برند، در حالی که اساسا دین و ایدئولوژی از هر نوع در ذات خود محدودیت و اجبار دارد، مگر نفرمود «كتب عليكم القتال و هو كره لكم و عسى أن تكرهوا شيئا و هو خير لکم»، یا نمی‌فرماید «كتب عليكم الصيام كما كتب على الذين من قبلكم»، برآمده از جهانبینی، دین هم اجبار دارد و هم محدودیت، تکلیف حاکم دینی اگر اجرای شریعتش نباشد پس چیست؟!
جامعه دین‌داران خوب است، حتا اجتماع دین‌داران هم در گوشه‌ای از جامعه خوب است، شاید در نسبیتی حکومت دین‌داران هم خوب بدانند! اما تکلیف اقامه دین و قانون شرع چه می‌شود؟ نظر اسلام درباره حاکمیت چیست؟ تکلیف آن دسته از احکام سیاسی و اجتماعی دین چه می‌شود؟ اگر حکومت، حکومت دین است چگونه می‌توان انتظار داشت ضروریات و اصول خود را اجرا نکند؟
بله آقارضای عزیز مضحک است قانون کسر مستقیم خمس از حساب مردم، ولی نه آنطور که می‌گویید بخاطر اصل اجبار، بلکه بخاطر آنکه خمس را نمی‌شود با فرمول تقسیم بر پنج محاسبه کرد، خمس یک پنجم هر آنچه به حساب شما واریز می‌شود نیست! نماز و و حج و خیلی احکام دیگر هم این چنین نیستند، متکی به تشخیص و شرایط و رفتار فردی هستند، احیای این احکام البته بر حاکم اسلامی الزامی است ولی نه مثلا با روش اجباری حاکم سعودی برای تعطیلی دکان‌ها در زمان نماز جماعت.
دقیقا و تحقیقا حجاب با خمس فرق می‌کند، صرفا چون آن حکم و این حکم، و حاکم هم یکی است نمی‌توان تضاد از دل اجبار یکی از دو حکم درآورد، حجاب کارکرد و ظهور اجتماعی دارد.
بله آقای امیرخانی کیفیت دین‌داری جامعه قطعا مهم‌تر از مقایس کمی آن است،‌ ولی کیفی کردن دین مردمان از راه حذف گزاره‌های همان دین نیست، با تُنُک و هرس کردن شاخه‌های اصلی درخت دین، بار بهار کیفی‌تر نمی‌شود.
انسان حرص و منع از نگاه مطهری
حقیقت امر این است که در مسأله‌ی پوشش – و به اصطلاح عصر اخیر حجاب – سخن در این نیست که آیا زن خوب است پوشیده در اجتماع ظاهر شود یا عریان؟ روح سخن این است که آیا زن و تمتعات مرد از زن باید رایگان باشد؟ آیا مرد باید حق داشته باشد که از هر زنی در هر محفلی حداکثر تمتعات را به استثنای زنا ببرد یا نه؟
درست است که صورت ظاهر مسأله این است که زن چه بکند؟ پوشیده بیرون بیاید یا عریان؟ یعنی آن کس که مسأله به نام او عنوان می‌شود زن است و احیاناً مسأله با لحن دلسوزانه‌ای طرح می‌شود که آیا بهتر است زن آزاد باشد یا محکوم و اسیر و در حجاب؟ اما روح مسأله و باطن مطلب چیز دیگر است و آن اینکه آیا مرد باید در بهره کشی جنسی از زن، جز از جهت زنا، آزادی مطلق داشته باشد یا نه؟

شهید مطهری با طرح این سؤال‌ها به پیشواز بحث می‌رود و می‌گوید:
«پس روح مسأله، محدودیت کامیابی‌ها به محیط خانوادگی و همسران مشروع، یا آزاد بودن کامیابی‌ها و کشیده شدن آن‌ها به محیط اجتماع است. اسلام طرفدار فرضیه‌ی اول است. از نظر اسلام محدودیت کامیابی‌های جنسی به محیط خانوادگی و همسران مشروع، از جنبه‌ی روانی به بهداشت روانی اجتماع کمک می‌کند، و از جنبه‌ی خانوادگی سبب تحکیم روابط افراد خانواده و برقراری صمیمیت کامل بین زوجین می‌گردد، و از جنبه‌ی اجتماعی موجب حفظ و استیفای نیروی کار و فعالیت اجتماع می‌گردد، و از نظر وضع زن در برابر مرد، سبب می‌گردد که ارزش زن در برابر مرد بالا رود. حجاب در اسلام از یک مسأله‌ی کلی‌تر و اساسی‌تری ریشه می‌گیرد و آن این است که اسلام می‌خواهد انواع التذاذ‌های جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد. برخلاف سیستم غربی عصر حاضر که کار و فعالیت را با لذتجویی‌های جنسی به هم می‌آمیزد اسلام می‌خواهد این دو محیط را کاملاً از یکدیگر تفکیک کند.»

🔗 ادامه نوشته
مکتب حاج قاسم در سالگرد شهادت
یک سال از شهادت بزرگ‌مرد جبهه مقاومت گذشت و آنچه بیشتر از پیش در فضای رسانه، شنیدیم کلیدواژه مکتب حاج قاسم بوده و هست.
ولی آنچه من در این یک سال بیشتر از فضای رسانه (به ویژه توییتر)‌ دریافت کردم، تحریف، سطح‌نگری و احساسی کردن یاد، بزرگ‌داشت و انتقام سید‌الشهدا مقاومت بود ...

🔗 ادامه نوشته
همین چهارشنبه دورهمی‌ای مجازی داریم و با همدیگه درباره شروع و نقشه راه برنامه‌نویسی گفت‌وگو خواهیم کرد.

👨🏾‍💻 | 📡
مدتی بود میدیدم دوستم (که کانال فیلم دارد) خیلی با چسباندن زیرنویس به تریلر فیلم‌ها مشکل دارد، چند روز پیش از چت‌جی‌پی‌تی خواستم برنامه‌ای گرافیکی با هسته ffmpeg برای این منظور بنویسد، با کمی تغییرات و فیکس اینی شد که روی گیتهاب گذاشتم
https://github.com/mostafaasadi/burnsub
واپاشی پروپاگاندای آمریکایی
به قول معروف «کوه موش زایید»، دو سال پر توان در بوق و کرنا کردند که به پای پرده سینما بنشینید که پرومته آمریکایی را نولان چیره‌دست به تصویر می‌کشد، نشستند و نشستیم و شد این موش ناقص‌الخلقه که کوه پروپاگاندای آمریکایی زایید.
اوپنهایمرِ نولان در یک جمله لال و فلج بود؛ لال و ناتوان از بیان خواست خود (که همان پروپاگاندای آمریکایی برای توجیه پروژه منهتن و بعدتر دوبار استفاده از بمب اتم باشد) و فلج و زمین‌گیر برای ارائه اثری که نه حداقل‌های نولان بلکه حداقل‌های سینمایی را داشته باشد.

🔗 ادامه نوشته
نگاهی_به_پروژه_تفکیک_تصاویر_فک_و_دندان.pdf
3.7 MB
🖥🖥 در این نگاه کوتاه، به مجموعه مطالعه کامل مقاله، دیتاست و کد پروژه که به همت سرکاران محترم امیرحسین عبدی، شهره کسایی و مژده مهدی‌زاده انجام شده است، پرداخته‌ایم، در این مطالعه روشی سریع و دقیق به کمک هوش مصنوعی برای تفکیک و تشخیص خودکار فک و دندان در تصاویر اشعه ایکس پانورامیک ارائه می‌شود.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
📃 براندازی صورتی یا شتر سواری دولا دولا
مخالف هر صورتی از مارکسیسم هستم، حتا همین نمونه‌های اسلام‌گرا، اما؛
اما گلسرخی‌ها می‌توانند الگویی حداقلی در پایبندی مبارزه برای جوجه تجدیدخواهان داعیه‌دار براندازی سخت، باشند.

🔗 ادامه نوشته
📃 رشته دوست

بیم است که رشته پاره شود.
بسیار می‌گویند طی طریق کردن جز زمین خوردن و باز ایستادن و رفتن مگر چیست؟ یا که می‌گویند گره تار و پود این دنیا رنج است، راست می‌گویند، ولی این پیوسته سر رشته را گره زدن و باز پاره شدنش و دوباره و دوباره گره زدن بیشتر به تخت پاره‌ای مذبذب بر موج می‌ماند تا که رهرویی که آهسته و پیوسته می‌رود، «بس که دامان بهاران گل به گل پژمرده شد، باغبان دیگر به فروردین ندارد رغبتی»، نه که دیگر امیدی نباشد، خرده رغبتی مانده است و کوله‌باری از نرسیدن‌ها و نشدن‌ها که بیش از آنکه تجربه زیسته شوند،، در این ۲۹ زمستان، بار فرسودگی و پیری شده‌اند.

🔗 ادامه نوشته
📃 درباره کتاب «نامه فاطمه» اثر نادر ابراهیمی

کتابچه‌ای کوتاه که با نامه‌ای از دختری جوان و کتاب‌فروش به نام فاطمه که در خانواده‌ای مستضعف که به قول خودش در پایینِ پایین شهر زندگی می‌کند، شروع می‌شود. فاطمه که به دلیل مشکل فقر خانواده خود و مشاهده تضادهای آرمان‌های انقلاب و واقعیت‌های جامعه پساانقلاب نسبت به انقلاب بدبین و ناامید شده است در نامه خود شمشیر را از رو بسته و انقلابی‌ها و انقلاب را به باد سخره، ناسزا و انتقاد می‌گیرد، ابراهیمی در قسمت دوم کتاب در پاسخ نامه با همان قلم همیشه استوار و متینش می‌کوشد با پاسخ‌هایی منطقی ضمن آرام کردن و دادن حق به فاطمه در بعضی موارد، نظر راستین و دیدگاه درست را به او نشان دهد.

🔗 ادامه نوشته