از لحظه صفرم انگار در فیلم سینماییای فاخر به عنوان بازیگر قدم گذاشتهای، از همان سکانسهای ابتدایی، صدا، رنگ، طراحی و فضای بازی، فخرفروشی سازنده چیرهدست را کاملا به نمایش میگذارد، پسرک به دنیای آلیسی لیز میخورد و میافتد و ما همراه پسرک مبهوت، به درون جهان INSIDE سفر میکنیم.
هرچند نام و آوازه اینساید را از مدتها پیش شنیده بودم ولی چند ماه پیش امیرعلی با توجه به علاقه من به بازی لیمبو، پیشنهادش کرد و از همان روز در لیست خرید استیمم بود که شاید بتوانم با قیمتی خیلی کمتر از ۲۰ دلار بخرمش.
اینساید توسط استودیوی دانمارکی بازیسازی پلیدد۱ویکیپدیا: پلیدد (Playdead) در سال ۲۰۱۶ ساخته و منتشر شده، پلیدد پیش از این در ۲۰۱۰ بازی محبوب لیمبو۲ویکیپدیا: لیمبو را نیز منتشر کرده بود، اینساید به کارگردانی آرنت جنسن که با موتور یونیتی توسعه داده شده است، نامزد و برنده دهها جایزه و دستآورد دنیای بازیسازی بوده است.
⚠️ ادامه این نوشته ممکن است، بخشی از داستان بازی را اسپویل کند.
پسرک سرخپوش از صخرهای لیز میخورد به جنگلی تاریک و ناشناخته که از همان ابتدا با وجود موانع و دیوارها و سیمخاردار و نگهبانان، مشخص است که محیط حفاظتشدهای است که باید مخفیانه از آن عبور کنید، کمکم فضای طبیعی جنگل جای خود را به محیطهای نیمه طبیعی دستکاری شده میدهد؛ اتاقکها و تجهیزات عجیب و پسرکی بیدفاع که باید از دست نگهبانان ماسکدار و سگهای عجیبشان فقط فرار کند.
کمکم با عبور از مزرعه ذرت (بعدها متوجه خواهید شد یکی از مهمترین نقاط بازی همین جاست) با دیدن اجساد خوکهایی که با نوعی انگل بیمار شدهاند (شبیه بازی لیمبو) بر عجیب بودن این دنیا افزوده میشود، از ابتدای داستان با کلاهکهایی که قابلیت کنترل آدمهای بیحس و بیفکر را دارند آشنا میشوید و در طول بازی یکی از روشهای اساسی برای حل پازلها، استفاده از آدمکهای آزمایشگاهی است.
از بین نگهبانان و موانع و ماشینهای نظارتی آدمکشی میروید و میروید تا از در میان این دنیا-کارخانه نیمه متروکه بزرگ که با پیشروی به ویرانشهری آن بیشتر پی میبرید، جایی از ارتفاع میافتید و اجبارا در صف آدمکها با تمارض به آدمک بودن در بین نگهبانان و ناظران در مقابل افرادی نقابدار (که در بینشان کودک و نوزاد هم هست) چند تست را انجام میدهید و ادامه مسیر را طی میکنید…
فیلمنامه که نمینویسم، حتما اول بازی را تمام کنید، پایان مخفیای۳ Inside Wiki – Alternate Ending هم در همان مزرعه ذرت دارد که با غیرفعال کردن همه ۱۴ گوی۴ Inside Wiki – Orbs در طول بازی میتوانید آن را هم به پایان برسانید، کمی جستوجو کنید، ویدئوهای قدمزنی بازی هم میتواند به شما کمک کند۵ INSIDE FULL Gameplay Walkthrough – No Commentary
اینساید نمایشی از دیستوپیای شهوت کنترلگری و بهرهکشی انسانهاست؛ بازی که سراسر از جنگل شروع تا ساحل پایان (بر خلاف آنچه در نگاه اول بنظر میرسد) در دل یک آزمایشگاه بزرگ به تصویر کشیده شده است؛ نمایش گوشهای از توانمندیهای انسانهای آینده برای کنترل ذهن و به خدمت گرفتن آدمکهای آزمایشگاهی است، از ابتدا که بقایای آزمایشهای حیوانی با نوعی انگل بر خوکها قابل مشاهده است تا کنترل آدمکها با کلاهک متصل به سیم و بعدتر بیسیم و جلوتر توده آدمکها تا در نقطه اوج پایان دومی که سازنده میخ بیان خود را در ذهن ما میکوبد، همه داستان، نمایشی سمبلیک از فرآیند پیشرفت انسان آینده در خلق و کنترل ذهن آدمکهای آزمایشگاهی در پرتو ساینتیسم است.
در این سیر که شما به عنوان بخشی از سناریوی بازی با کنترل پسرک قدم به قدم با پیشرفت کارخانه-آزمایشگاه اینساید آشنا میشوید، ابتدا از دل جنگل و زمینهای کشاورزی عبور میکنید تا به داخل کارخانه متروکه برسید، سپس با عبور از بخشهای زیر آب رفته و زیر زمین و میدان پالس امواج، به ابتدای آزمایشگاه شماره ۳ میرسید، در آزمایشگاه شماره ۳ یکی از همان موجودات مو بلند (پری دریایی) بر خلاف قبلیها به پسرک کمک میکند و با اتصال دستگاه بر سینهاش به پسرک قدرت تنفس در زیر آب میدهد، جایی که در بین حلقه ماهیان، در عمیقترین نقطه آزمایشگاه در مقابل منبع نوری افتاده است، پسرک با تعلیقی انگار که دوباره زنده میشود، مثل ابتدای داستان که جوجهها دنبالش میدویدند، از این پس ماهیها همراهیش میکنند.
پسرک با طی مسیر به سوی سطح از دل بخشهای قدیمی مخروبه به ورودی آزمایشگاه شماره ۴ میرسد، جایی که با توجه به نکات ریز صحنه (انیساید پر از این نکات ریز است) مثل نظم و فعالیت دستگاهها و سیگار روشن روی میز، گوشی تلفن آویزان و.. میفهمیم که آزمایشگاهی فعال است، جلوتر برخلاف گذشته حتا کسی به حضور پسرک حساس هم نیست، جایی که همه در حال مشاهده توده آدمکها در مخزن آب کروی بزرگ هستند، پسرک با حل چند پازل دیگر به درون همین مخزن میرود، لباسهایش پاره شده و عریان در مقابل چشم ناظران با قطع رابطهای توده و کشیده شدن به درون آن، در تعلیق دوم، دوباره متولد میشود، و حالا مخاطب با کنترل نیمبند توده، تُنگ را میشکند و آزاد میشود، استعارهای از اسپرمی که به درون تخمک رسیده و حالا مولود جدید آزمایشگاه تُنگ رحم را شکافته و بیرون میجهد، گویی که پسرک همه این مسیر را سیر کرد تا به اینجا برسد و توده آزمایشگاه ۴ را آبستن کند.
توده با کنترل نیمبند با عجله به بخشهای مختلف آزمایشگاه یورش میبرد، له میکند، خُرد میکند، میشکند و میکُشد، ولی این بار دیگر در مسیر توسط اعضای آزمایشگاه هدایت و راهنمایی و کمک میشود! توده از جایی مثل چاه آسانسور به طبقهای که روی شیشه، عدد ۷ هک شده میافتد؛ آزمایشگاه ۷!! بر اساس بررسی فایلهای باکیفیت بازی، روی میز آزمایشگاه ۷ دو المان معروف (ابزار مگنت و بالابر) بازی لیمبو قرار دارند! توده به سقوط ادامه میدهد تا در ماکتی بزرگ متوقف میشود! ماکتی از سراشیبی جنگلی و ساحل و آن نور مرموز پایانی! توده میرود تا در پس سالنی بزرگ به اتاق رییس آزمایشگاه میرسد، رییس را از ارتفاع پرتاب و له میکند و خونین مسیر را ادامه میدهد تا در مسیر از مقابل درهای بزرگی با شماره ۵ و ۶ نیز میگذرد! با راهنمایی و کمک اعضای آزمایشگاه به سالنی بزرگ و پر از تماشاچی میرسد و با فریب به درون مخزن آبی میافتد و زندانی میشود ولی با کندن دیوارههای مخزن به محوطهای در حال ساخت میرسد (آزمایشگاه جدید؟) و با شکستن آخرین دیوار به سراشیبی جنگلی میافتد و قِل میخورد تا در پایان در کنار ساحل دریاچه، زیر تمرکز نور مرموز، بیاراده متوقف میشود و اینجا، کارگردان، در پایانی غیرمنتظره و باز، شما را نیز بیاراده رها میکند.
پایان مخفی
همانطور که پیشتر اشاره کردم؛ در طول بازی ۱۴ گوی قرار دارند که اگر همه آنها را غیرفعال کنید در زیرزمینی که در مزرعه ذرت ابتدای بازی قرار دارد، میتوانید به سالنی محافظتشده و مخفی دست پیدا کنید که در آنجا تجهیزات کنترلیای که به حرکت پسرک حساس هستند وجود دارد، با قطع جریان برق این تجهیزات، پسرک سرخپوش نیز به مانند آدمکهای آزمایشگاهی، بیاراده و بیتوقف در تاریکی زیر زمین متوقف میشود و این همان میخ نقطه اوج داستان اینساید است که سازنده بر ذهن مخاطب میزند ۶ Inside Wiki – Alternate Ending
در نقطه پایانی اینساید، آنجایی که توده آدمکها در آخرین مرحله در کنار ساحل و زیر نور بیحرکت باز ایستاد، و بعدتر در زیرزمین مزرعه ذرت، فقط یک کلید واژه در ذهنم نقش بسته بود؛ «ولایت تکنیک»، اینساید خواسته یا ناخواسته تصویر دورنمای تحقق خیالی ولایت تکنیک به پشتوانه ساینتیسم بر زمین است، سید شهیدان اهل قلم، چه بصیرانه فرمود:
«تکنولوژی به جای شریعت نشسته است و غایات خویش را در قبال انجام دستورالعملهایی خاص به جوامع انسانی هدیه میکند … اگر انسان را در جرگه حیوانات قلمداد کنیم، لاجرم «تنازع بقا» نیز از لوازم ذاتی وجود بشر خواهد شد و از این منازعه آن که «قدرتمندتر» است پیروز بیرون خواهد آمد؛ آنگاه موازنه صلح امری به شدت ناپایدار و مبتنی بر ارعاب یکدیگر خواهد شد و نهایتاً اصالت ابزار که مقتضای تفکر جدید و تعلیمات وابسته به آن است کار را به آنجا خواهد کشاند که «قدرت و صلح»، هر دو در سایه تسلیحات اتمی معنا خواهند گرفت تحلیل همه آنچه در دنیا رخ داده است و میدهد، باید با توجه به معتقدات و مبانی فکری و فلسفی آن انجام شود. اگر ما علوم و معارف غرب و محصولات تکنولوژیک آن را عین کمال بینگاریم، نه تنها ضرورت هر گونه انقلاب دینی یا تحول ذاتی در جهان کنونی از بین خواهد رفت، بلکه خیلی زود بی آن که دریابیم چه بر سرمان آمده است، در باتلاق عفن تکنوکراسی بلعیده خواهیم شد. تکنوکراسی که از لوازم اصلی این تمدن است، ایجاباً همه جوامع بشری را به سوی فرهنگ، غایات، نظامات و دستورالعملهای خاصی میکشاند که جز اهل ولایت را از موجبیت آن گریزی نیست. تکنوکراسی با دموکراسی هم سویی دارد، اما زنهار که با اسلام جمع نمیشود. اجتماع، وحدت و همسویی همواره با توجه به غایات واحد اتفاق می افتد و تکنوکراسی تنها در صورتی با اسلام جمع میشود که هر دو آفاق آرمانیِ واحدی را در منظر نظر داشته باشند. تکنوکراسی پذیرش ولایت تکنیک است، اما اسلام انسان را به سوی ولایت حق و اولیای حق دعوت میکند.»۷ آینه جادو – صفحه ۱۸۸
پایانبندی و تحلیل
همانطور که قبلتر گفتم؛ اینساید بر خلاف نگاه اول، سراسر در درون آزمایشگاهی بزرگ به تصویر کشیده شده، در واقع شما در همه لحظات در درون یک آزمایش بزرگ قرار دارید و هیچگونه فرار یا عصیانی رخ نمیدهد! گردانندگان در حال آزمایش نمونه پیشرفته خود هستند، آزمایشگاهی که انگار داستان بازی لیمبو نیز بخشی از آن بوده است، پسرک با آزمون و خطا و کشف استعدادها و توانمندیهای خود، با بهرهگیری از دیگر نمونههای آزمایشگاهی خود را به توده میرساند، به درون آن فرو میرود، باز متولد میشود، فرار میکند و باز بر خلاف آنچه تصور میشود متوقف میشود، در درون (inside) آزمایشگاه متوقف میشود، فرار واقعیای وجود ندارد، صرفا این نیز بخشی از آزمایش است، ادامهای بر آزمایشهای قبلی که بقایای آنها در طول این سفر پسرک قابل مشاهده بود، هرچند شاید درباره این تحلیل با پایان اول در کناره ساحل، تردید باشد، ولی در پایان دوم و مشخص شدن کارکرد گویها که در حقیقت تکنولوژی پیشرفتهتری برای کنترل از راه دور بودند و با غیرفعال شدن مرکز کنترل آنها و بیاراده شدن پسرک، پیام داستان اینساید روشن میشود، وجود ماکت بزرگ پایان اول بازی در صحنه سقوط توده نیز گواهی دیگر بر این سناریو است.
دنیای اینساید، ابرآزمایشگاهی برای تولید، توسعه و آزمایش توان خلق «آدمهای آزمایشگاهی قابل کنترل» است، در جای جای آزمایشگاه، همه موجودات، مخلوقات آزمایشگاه و بخشی از آزمایش هستند، حتا افراد آزمایشگاه ۴! و حتا رییس کشته شده! تنها افراد نقابدار از طبقه گردانندگان و انسانهای واقعی هستند، طبقه حاکم بر جامعه که با کنترل آدمکهای آزمایشگاهی برای کار و اهداف خود، این ابرآزمایشگاه را ساختهاند.
پیام دیگر بازی اینساید در لحظه توقف پسرک در زیر زمین مزرعه ذرت، بیاراده کردن شما به عنوان کنترلگر اصلی بازی است! جایی که مخاطب را به بُهت کنترلگری و بهرهکشی خود فرو میبرد، آری در تمام لحظات شما کنترلگر پسرک بودید، از جایی که از خوک و جوجهها و آدمکها برای اهداف خود بهره بردید تا آنجا که در درون توده شکستید و له کردید و کُشتید! پایان دوم اینساید طعنهای زیرکانه به بازیکن است، تنبهی به درون انسان، طعنهای به شهوتی شاید خاموش که در آینده شعله خواهد کشید.
پینوشت
- ۱
- ۲
- ۳
- ۴
- ۵
- ۶
- ۷آینه جادو – صفحه ۱۸۸
دیدگاهتان را بنویسید