کتاب The Age of AI and Our Human Future که در برگردان نام آن بین مترجمان اختلاف وجود دارد، در ترجمه آقای قهرمانپور با عنوان «هوش مصنوعی و آینده بشریت» منتشر شده است. این کتاب نوشته هنری کسینجر۱؛ سیاستمدار و استراتژیست، اریک اشمیت۲؛ مدیرعامل پیشین گوگل و متخصص نرمافزار، و دانیل هوتنلوکر۳؛ دانشمند علوم کامپیوتر و استاد دانشگاه است. همین سه نام و گردآمدن آنها بر سر نوشتن کتابی با چنین موضوعی، انگیزه اصلی من برای خواندن این کتاب بود. همچنین این کتاب در فهرست پنج کتاب مهم برای فهم بهتر هوش مصنوعی از نگاه نشریه اکونومیست قرار دارد.۴
این کتاب، نتیجه چهار سال گفتوگوی نویسندگان آن درباره موضوع هوش مصنوعی تا آستانه دوران کروناست و در سال ۲۰۲۱ منتشر شده است. اثر حاضر در حدود ۲۰۰ صفحه و در هفت فصل تنظیم شده و نویسندگان در آن ابتدا جایگاه کنونی ما در مسیر تحول فناوری را با نگاهی تاریخی توضیح میدهند. سپس با نشاندادن نقش و اهمیت فزاینده هوش مصنوعی در جنبههای مختلف زندگی بشر امروز، تلاش میکنند با طرح پرسشها و بررسی سناریوهای محتمل، ضرورت توجه و اندیشیدن دقیقتر به این فناوری را برجسته کنند.
متن
فصل اول با عنوان «کجا هستیم» با اشاره به آلفازیرو؛ هوش مصنوعی شطرنجباز شرکت گوگل۵، هالیسین؛ هوش مصنوعی کاشف یک آنتیبیوتیک جدید۶ و GPT-3 هوش مصنوعی مولد شرکت اوپنایآی۷، توانمندیها و جایگاه رو به رشد هوش مصنوعی را نشان میدهد؛ توانمندیای که در برخی حوزهها حتی از انسان نیز پیشی گرفته است.


فصل دوم؛ «چهگونه به اینجا رسیدیم: فناوری و اندیشه بشر» که با پیشتعریف نویسندگان از رابطه میان واقعیت و ذهن آغاز میشود، به بررسی سیر تاریخی خرد بشری و درک او از واقعیت میپردازد. کتاب از یونان باستان و فلسفه سقراط و افلاطون و نظریه مُثُل افلاطونی شروع میکند و سپس با ورود به دوره کلاسیک چندخدایی و پس از آن دوره ظهور ادیان توحیدی تا عصر روشنگری (به قول نویسندگان) به بیان جایگاه ادراک عقل انسانی در هر دوره میپردازد، جایگاهی که اکنون با ظهور ماشینهای هوش مصنوعی در حال دگرگونی است.


فصل سوم با عنوان «از ماشین تورینگ تا اکنون و فراتر از اکنون» با بررسی «بازی تقلید»۸ آغاز میشود و روند ظهور و رشد هوش ماشینی را پی میگیرد. کتاب تاریخچه و شیوههای توسعه مدلهای هوش مصنوعی را با مثالهایی از این سالها توضیح میدهد و توانمندیها و محدودیتهای آنها را مورد بررسی قرار میدهد. در پایان فصل، نویسندگان نیمنگاهی نیز به آینده نزدیک این حوزه و ظهور هوش مصنوعیهای جامع میاندازند.


فصل چهارم با عنوان «شبکه جهانی پلتفرم» با بازتعریف تصور سنتی و سینمایی از هوش مصنوعی ـ که معمولاً در قالب رباتهای دارای احساس، آموزنده و سخنگو تصویر میشود ـ چهرهای واقعیتر از نقش این فناوری در بهبود عملکرد پلتفرمهای آنلاین و زیست دیجیتال انسان امروز ارائه میکند. کتاب با بیان نقش این پلتفرمهای مبتنی بر هوش مصنوعی در روابط میان انسانها، شرکتها، ملتها، حکومتها، مناطق مختلف و همچینن اثرات ژئوپولیتیک این روابط، به پیچیدگی چالشهای پیشروی توسعه جهانی این تکنولوژی میپردازد.


فصل پنجم با عنوان «امنیت و نظم جهانی» با مرور کوتاهی از نقش و جایگاه ابزار در تأمین امنیت ملتها تا دوران اتمی آغاز میشود و سپس با اشاره به مفهوم بازدارندگی و کنترل تسلیحات هستهای در قرن گذشته، به جنگ در عصر دیجیتال میرسد؛ جنگی که اکنون با تلفیق هوش مصنوعی بهمراتب مبهمتر و خطرناکتر شده است. نویسندگان در این فصل با توضیح پیامدهای غیرقابل بازگشت و آثار نامتعارف بهکارگیری هوش مصنوعی در سامانههای نظامی و امنیتی، به ناتوانی روشهای سنتیِ کنترل تسلیحات و حفظ موازنه نظامی در مواجهه با این فناوری اشاره میکنند. در پایان فصل نیز شش راهکار پیشنهادی برای اعمال کنترل و ایجاد محدودیتهای نظامی بر قدرتهای مجهز به هوش مصنوعی ارائه میشود.


فصل ششم با عنوان «هوش مصنوعی و هویت انسانی» با نگاهی دکارتی به عقل، به دگرگونی ادراک انسان از خود و جهان در عصر هوش مصنوعی میپردازد؛ عصری که در آن این فناوری مفاهیمی همچون تجربه، تصمیمگیری، علم و ادراک انسانی را دستخوش تغییر یا بازتعریف میکند.


فصل آخر با نام «هوش مصنوعی و آینده» لُبّ کلام، خلاصه و عصاره کل کتاب است. این فصل با اشاره به ماشین چاپ گوتنبرگ و نقشی که صنعت چاپ در تحولات رنسانس و سپس جهان مدرن ایفا کرد، هوش مصنوعی را ماشین چاپِ امروز مینامد. نویسندگان با توضیح اثرات کاهنده یا افزاینده انقلاب هوش مصنوعی در حوزههای مختلف، به بیان خطرها و پیامدهای آن در مقیاس کلان آینده جهان میپردازند. در پایان، آنان راهحل عبور از این دوره گذار تمدنی را در مشارکت متعهدانه نخبگان میدانند.


حاشیه
کتاب هوش مصنوعی و آینده بشریت، بررسیای مدون و کامل برای همین عنوان خود است که احتمالا برای کسی که آشناییای با این تکنولوژی و پیامدهای میانرشتهای آن ندارد گیرا خواهد بود، ولی برای من خستهکننده، اغلب تکراری و ناامیدکننده بود. کتاب سراسر پر از کلیگوییها، طرح سوال و ابراز نگرانیهای بدیهی (حداقل برای من) بود، اغلب بحثهای کتاب صرفا بر اساس سوالات مکرر، شروع و به پایان میرسیدند و کتاب اغلب از بیان نظر صریح طفره میرفت.
نکته دیگر اینکه این کتاب در سال ۲۰۲۱ و در دوران پیش از فراگیری کنونی هوش مصنوعی منتشر شده است. به همین دلیل، با توجه به رشد پرشتاب سه سال اخیر، برخی تحلیلهای آن امروز با واقعیتهای روز همخوانی کامل ندارند و بعضی گزارهها نیز حکم مطالب تاریخگذشته را پیدا کردهاند.
اما نقد اساسی به کتاب عینک آمریکایی-غربی (جهان غرب) کتاب است، گویی که کتاب مبتنی بر تاریخ غرب، با تحلیل غربی، برای مخاطب غربی نوشته شده است. نویسندگان در بررسی روند تاریخی موضوعات با نگاهی خطی به تاریخ، صرفا به پیشینه و روزشمار اروپا در موضوعات مختلف میپردازند، برای نمونه، در بحث سیر تحول ادراک انسان، دین را معادل مسیحیت و کلیسا فرض میکنند و حتی هنگام اشاره به جنبشهای اصلاح مذهبی نیز تنها پروتستانیسم را محور تحلیل قرار میدهند، همین نگاه در موضوعات دیگر مثل جنگ هم برقرار است. رویکردی که باعث میشود تحلیلها محلی، جزئی و ناقص دیده شوند.
عینک غربی نویسندگان در مبانی فکری هم خود را در ستایش و ارجاع پرتکرار به عصر روشنگری (به قول خودشان) به نمایش میگذارد، از همین رو اغلب تحلیلهای کتاب مبتنی بر اصول راسیونالیسم، اومانیسم و سوبژکتیویسم است، بطور مثال کتاب، عقل انسان که مرتبهای وجودی برای ادراک حقایق است، صرفاً در قالب عقل دکارتی و ابزار تحلیل ذهنی مینماید لذا در تقابل عقل و هوش مصنوعی چنین مینویسد:
عقل و ایمان سنتی همچنان در عصر هوش مصنوعی دوام خواهند آورد، اما ماهیت و دامنه آنها سخت متأثر از ظهور منطق جدید، قدرتمند و ماشینی خواهد بود. ایبسا هویت انسانی هم چنان بر اساس داشتن عالیترین سطح هوش جانداران تعریف شود، اما عقل او دیگر توانایی توصیف هوشی را که برای فهم واقعیت کار میکند نخواهد داشت. فهم جایگاه ما در این جهان مستلزم آن است که از تأکید بر مرکزیت داشتن خرد انسانی به سمت مرکزیت داشتن کرامت و اختیار انسانی حرکت کنیم.
از این دست دیدگاههای غربمحور در کتاب زیاد به چشم میخورد، چه در مبانی و تحلیلهای فکری و چه در تاریخ و سیاست و حتی راهکارها برای آینده.
کتاب هوش مصنوعی و آینده بشریت گویی که اخطاریهای درباره روند رشد هوش مصنوعی و ابهامات و خطرات پیش روی این عصر بود. در پایان بنظرم کلام این کتاب میتوانست در یک مقاله بلند گنجانده شود، هرچند انتظار بیشتری از نامهای روی جلد کتاب داشتم و برایم چندان رضایتبخش نبود ولی اگر تمایل دارید یک مرور کلی به تحولات عصر هوش مصنوعی داشته باشید این کتاب و یا حداقل فصل پایانی این کتاب برای شما مفید خواهد بود.


دیدگاهتان را بنویسید