هنگامه


قرآن ، حقیقتی نازل شده از سوی خداوند رحمان بسوی انسان است که سراسر معارفی است که اگر اهل آن باشیم تماما استفاده است با این وجود آیاتی از قرآن برای قلوبی شدیدا تاثیرگذارتر هستند از این بین آیه شانزدهم سوره حدید است .
از نزدیکى یک آبادى می گذشت دخترکى را دید و نسبت به او علاقه مند شد عشق سوزان دخترک او را وادار کرد که شب هنگام از دیوار خانه او بالا رود و تصمیم داشت به هر قیمتى که شده به وصال او نائل گردد، در این هنگام بود که در یکى از خانه هاى اطراف شخص بیدار دلى مشغول تلاوت قرآن بود و به همین آیه رسیده بود : أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ … این آیه همچون تیرى بر قلب آلوده اش نشست ، درد و سوزى در درون دل احساس کرد، تکان عجیبى خورد، اندکى در فکر رفت این کیست که سخن مى گوید؟ و به چه کسى این پیام را مى دهد؟ به من مى گوید: اى فضیل ! « آیا وقت آن نرسیده است که بیدار شوى ، از این راه خطا برگردى ، از این آلودگى خود را بشوئى ، و دست به دامن توبه زنى ؟! ناگهان صداى فضیل بلند شد و پیوسته مى گفت : بَلى وَ الله قَد آنَ، بَلى وَ الله قَد آنَ ! : به خدا سوگند وقت آن رسیده است ، به خدا سوگند وقت آن رسیده است »
او تصمیم نهائى خودش را گرفته بود، و با یک جهش برق آسا از صف اشقیا بیرون پرید، و در صفوف سعدا جاى گرفت ، به عقب برگشت و از دیوار بام فرود آمد، و به خرابه اى وارد شد که جمعى از کاروانیان آنجا بودند، و براى حرکت به سوى مقصدى با یکدیگر مشورت مى کردند، مى گفتند فضیل و دار و دسته او در راهند، اگر برویم راه را بر ما مى بندند و ثروت ما را به غارت خواهند برد! فضیل تکانى خورد و خود را سخت ملامت کرد، و گفت چه بَد مردى هستم ! این چه شقاوت است که به من رو آورده ؟ در دل شب به قصد گناه از خانه بیرون آمده ام ، و قومى مسلمان از بیم من به کنج این خرابه گریخته اند!
روى به سوى آسمان کرد و با دلى توبه کار این سخنان را بر زبان جارى ساخت :
« اللّهُمَّ إنّى تُبتُ إلیکَ وَ جَعلتُ توبتِى إلیک جوار بیتک الحرام »
خداوندا من به سوى تو بازگشتم ، و توبه خود را این قرار مى دهم که پیوسته در جوار خانه تو باشم ، خدایا از بدکارى خود در رنجم ، و از ناکسى در فغانم ، درد مرا درمان کن ، اى درمان کننده همه دردها! و اى پاک و منزه از همه عیبها! اى بى نیاز از خدمت من ! و اى بى نقصان از خیانت من ! مرا به رحمتت ببخشاى ، و مرا که اسیر بند هواى خویشم از این بند رهائى بخش
خداوند دعاى او را مستجاب کرد، و به او عنایت ها فرمود ، و از آنجا بازگشت و به سوى مکه آمد ، سالها در آنجا مجاور بود و از جمله اولیا گشت . «فُضَیل بن عَیّاض» در کُتب رجال به عنوان یکى از راویان موثّق از امام صادق علیه السّلام و از زُهاد معروف معرفى شده و شاگردانی تربیت کرد و تا پایان عُمر در جوار کعبه مى زیست و همان جا در روز عاشورا بدرود حیات گفت .

أَلَمْ یَأْنِ لِلَّذِینَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِکْرِ اللَّهِ… از آیات تکان دهنده قرآن مجید است که قلب و روح انسان را در تسخیر خود قرار مى دهد، پرده هاى غفلت را مى درد و فریاد مى زند ۱ به نقل از تفسیر نمونه ج ۲۳ با تغییر در متن

آیا هنگامه آن نرسیده است ؟!

پی‌نوشت

  • ۱
    به نقل از تفسیر نمونه ج ۲۳ با تغییر در متن

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *